برنامه ریزی فرهنگی (1)

مجید جوادیان


یزدفردا "این پدیده از آنجایی مورد توجه قرار گرفت که اساسا توجه به زمان یکی از عناصر و پایه های مدرنیته را تشکیل می دهد.

برنامه ریزی صورت بندی زمان برای تحقق یک هدف مشخص است که این هدف از یک برنامه ریز به برنامه ریز دیگر تفاوت می یابد.

در کشورهای توسعه یافته امر برنامه ریزی از اساسی ترین اجزاء روندهای اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... است اما در حوزه فرهنگ بحث آمار پیچیدگی های بیشتری می یابد چرا که ، خود مقوله فرهنگ پیچیده و ظریف است.

بر طبق تعریف مورد توافق جامعه شناسان و مردم شناسان فرهنگ به نظامی از بینش ها ، احساسات ، ارزش ها ، اندیشه ها ، عقاید و رفتارهای نسبتا پایدار و بادوام در یک جامعه است که این مجموعه پیچیده معمولا در قالب آداب و روسم ، هنر ، آموزش ، زبان، میراث فرهنگی در این متجلی می شود و خود به عنوان عضو جامعه آن ها را فرا می گیرد.

همین که فرهنگ از بینش ها ، ارزش ها ، عقاید و ... شکل یافته است نشانگر آن است که تغییر در آنها امری دشوار و طاقت فرساست چرا که این عناصر ماهیتی سخت و یقین آلود دارند و از این رو به راحتی در قالبی دیگر درنمی آیند.

در کشورهایی که فقدان برنامه ریزی فرهنگی در آن به چشم می آید ، فرهنگ جامعه مسیر مشخصی را طی نمی کند و تابع عوامل خارجی هستند که بسیاری از آنها برای مسئولان جوامع ، حتی شناخته شده هم نیستند.

از دهه 1980 میلادی و پس از فروپاشی بلوک شرق و ایدئولوژی مارکیستی که مبتنی بر زیربنای اقتصادی است آرام آرام فرهنگ جای اقتصاد را گرفت و مورد توجه حاکمان و متنفذین اجتماعی قرار گرفت.

این امر آنان را بر آن داشت که برای تغییر فرهنگ جوامع متناسب با منافع خود تلاش کنند و در این راه برنامه ریزی و برنامه سازی نمایند.

اگر فرهنگ آمریکا بازارهای اقتصاد جهان را برای مصرف کالای آمریکایی و عرصه و سیاست جوامع را برای مصرف ایدئولوژی آمریکایی آماده ساخته ، باید دلایل و ریشه هایش را در فرهنگ باز جست.

در بخش بعد از این مقاله به انواع برنامه ریزی فرهنگی و فواید و مطالب هریک می پردازیم و تلاش می کنیم طرحی از یک برنامه ریزی فرهنگی متناسب با ساختار بومی فرهنگ این سرزمین دراندازیم .

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا